.:. از خانه تا گور ندای آزادی .:.

بده دستات رو به من بده اشک هات رو به من بشه سرد دلم

.:. از خانه تا گور ندای آزادی .:.

بده دستات رو به من بده اشک هات رو به من بشه سرد دلم

عشق شیطانی

سلام به کلیه دوستان عزیز !‌ کامنت گذاشته بودین که خیلی خودمونی صحبت میکنم ! باشه چشم از این به بعد سعی میکنم که به صورت رسمی پست بدم !‌ و اما این پست مربوط به آف یکی از دوستان به اسم حاج آقا سینا هست !‌ بخونید که خیلی قشنگه !!  

 

عشق شیطانی

 

شیطان عاشق خدا بود ... می خواست تنها عاشقش باشد ... فریاد زد ... خدا نفهمید ! . . . خدا بزرگ بود ... می خواست عاشقی کند ... آدم را آفرید ! . . . سالها پیش آدم خدا را از یاد برد ... آدم عاشق شیطان شد ! این وسط خدا تنها ماند ... به همین سادگی

نظرات 3 + ارسال نظر
سینا شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام دادا خوبی ؟
چه خبر ؟
دادا همینجوری که صحبت می کنی خوبه رسمی فایده نداره :)
مرسی از پستی که دادی
فعلا

پانی یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:47 ب.ظ

تبریک
خیلی تخمی بود

پانی یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:57 ب.ظ

جدی نگیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد